آیه 1 سوره ق

از دانشنامه‌ی اسلامی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ق ۚ وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ

[50–1] (مشاهده آیه در سوره)


<<1 آیه 1 سوره ق 2>>
سوره :سوره ق (50)
جزء :26
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ق (قسم به قدس و قدرت و) قسم به قرآن با مجد و عظمت.

ق، سوگند به قرآن مجید [که محمّد، فرستاده ماست و وقوع قیامت حق است.]

قاف، سوگند به قرآن باشكوه،

قاف. قسم به اين قرآن ارجمند

ق، سوگند به قرآن مجید (که قیامت و رستاخیز حقّ است)!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Qaf. By the glorious Quran.

Qaf. I swear by the glorious Quran (that Muhammad is the Apostle of Allah)

Qaf. By the Glorious Qur'an,

Qaf: By the Glorious Qur'an (Thou art Allah's Messenger).

معانی کلمات آیه

  • مجيد: مجد: عظمت و بزرگوارى. «المجد: العز و الرفعة» مجيد: با عظمت «مجيد» چهار بار در قرآن به كار رفته، دوباره در وصف خدا و دو بار در وصف قرآن.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


سوره «ق»

اين سوره چهل و پنج آيه دارد و در مكّه نازل شده است.

نام اين سوره از ابتداى آن كه حرف مقطّعه «ق» مى‌باشد، گرفته شده است.

محور اصلى آن، همانند ديگر سوره‌هاى مكّى، مسئله معاد و بيان فرجام اقوام گذشته و افراد نيك و بد است.

سوره با استبعاد و انكار مخالفان نسبت به زنده شدن دوباره انسان آغاز مى‌گردد و با استناد قرآن به نمونه‌هاى معاد در طبيعت و آفرينش ادامه مى‌يابد.

شيوه جان دادن انسان به هنگام مرگ و حوادث تكان دهنده پايان جهان كه سرآغازى است بر جهان ديگر، مقدّمه‌اى است براى بيان گوشه‌اى از حوادث قيامت و ويژگى‌هاى بهشت و دوزخ.

و آنچه در اين ميان انسان را از خطرات حفظ مى‌كند، ياد خدا و توجّه به كلام اوست كه در اين سوره به آن سفارش شده است.

جلد 9 - صفحه 206


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ «1»

قاف، سوگند به قرآن با عظمت، (كه نبوّت تو و وقوع قيامت حقّ است).

بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْ‌ءٌ عَجِيبٌ «2»

بلكه از آمدن پيامبرى هشدار دهنده از ميان خودشان در شگفت شدند، پس كافران گفتند: اين (سخنان كه از قيامت خبر مى‌دهد) چيز عجيبى است!

نکته ها

اين سوره يكى از 29 سوره‌اى است كه با حروف مقطّعه آغاز گرديده و چنانكه بارها گفته‌ايم، اين حروف بيانگر عظمت و اعجاز قرآن است كه از همين حروف الفبا تشكيل يافته و لذا بلافاصله پس از آن به قرآن سوگند ياد شده است. «ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ»

درباره‌ى پيامبر و آنچه بر او نازل شده و دستورات او، دو نوع تعجّب در قرآن ذكر شده است: يكى مثبت و ديگرى منفى. تعجّب مثبت از گروهى جن بود كه مطالب عالى قرآن آنان را به تعجّب واداشت و گفتند: «سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً» «1» تعجّب منفى از كفّار است كه در چند مورد مى‌باشد:

از اين‌كه شخصى مثل خود آنان پيامبر شده است. «بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ»

از دعوت او به يكتاپرستى. «أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَيْ‌ءٌ عُجابٌ» «2»

«1». جنّ، 1.

«2». ص، 5.

جلد 9 - صفحه 207

از گفتار او درباره حسابرسى و برپايى قيامت. «أَ فَمِنْ هذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ» «1»

از زنده شدن مجدّد. «وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذا كُنَّا تُراباً أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ» «2»

پیام ها

1- سوگند به قرآن بسيار مهم است، چون داراى مجد و عظمت است. «وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ»

2- اگر مجد و عظمت مى‌خواهيد، به قرآنِ صاحب مجد و شرافت روى بياوريد. «وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ»

3- اگر قرآن، مجيد و كريم است، ما نيز بايد آن را تمجيد و تكريم كنيم. «وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ»، «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ» «3»

4- معروف‌ها و كمال‌ها، در ديد نابخردان منكر و ناپسند جلوه مى‌كند. هم جنس بودن و از ميان مردم بودن پيامبران، يك كار پسنديده و حكيمانه است ولى كفّار آن را ناپسند دانسته و تعجّب مى‌كردند. «عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ»

5- از نقاط مهم رسالت انبيا، هشدار دادن و انذار مردم است. «مُنْذِرٌ مِنْهُمْ»

6- انكار عملكرد حكيمانه‌ى خداوند نسبت به ارسال پيامبران، كفر است. عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ‌ ... فَقالَ الْكافِرُونَ‌

7- منطق كفّار در طول تاريخ، استبعاد و تعجّب از رسالت پيامبران بوده است.

«فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْ‌ءٌ عَجِيبٌ» (آرى، كفّار دليلى بر نفى نبوّت و قيامت ندارند، تنها كارشان تعجّب از هشدارهاى انبيا به خصوص در مورد قيامت است.)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ «1»

ق‌: مفسرين را در اين حرف شريف اقوالى است:

1- معانى الاخبار ابن بابويه رحمه الله از حضرت صادق عليه السّلام: و اما (ق) فهو الجبل المحيط بالارض و خضرة السماء منه و به يمسك اللّه الارض ان تميد باهلها «1». فرمود: و اما «ق» پس او كوهى است محيط به زمين، و سبزى آسمان از او است. و به آن نگهدارد خداى تعالى زمين را كه متزلزل شود به اهلش (كوه قاف معروف).

2- سيد مرتضى علم الهدى رحمه اللّه فرمايد: ايراد حروف مقطعه در اوايل سور به جهت امتياز منثور است از منظوم در اول كلام، چه شنونده به مجرد استماع اين حروف استدلال كند بر آنكه كلام بعد از آن نثر است نه نظم، در رد كسانى كه قرآن را شعر مى‌گفتند.

3- ابن عباس گفته: اسمى است از اسماء الهى‌ «2».

4- مفتاح هر اسمى از اسماء حسنى كه اول آن قاف باشد مانند: قادر، قدير، قاهر، قهار، قابض، قوى، قريب، قدوس، قيوم.

5- قسم به قدرت سبحانى.

6- اشاره به قوّت قلب حضرت محمدى صلّى اللّه عليه و آله.

7- اشاره به كلمه قضى اللّه ما هو كائن.

8- اشعار به قل يا محمد صلّى اللّه عليه و آله، پس معنى آنكه سوگند به حقيقت قاف.

وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ: و به حقيقت قرآن بزرگوار كه بعثت شخصى از جنس‌

«1» معانى الاخبار (چ تهران، 1379 ق) ص 23- 22.

«2» مجمع البيان (1403 ق- قم) ج 5 ص 141.

جلد 12 - صفحه 213

آدميان به جهت انذار به مبعوث شدن ايشان در نشأه آخرت، محل تعجب نيست؛ و مجديت قرآن به اعتبار شرافت آنست بر ساير كتب، يا از حيثيت آنكه كلام ذات يگانه بزرگ و بزرگوار است، يا به سبب آنكه دانستن احكام و معارف آن باعث بزرگوارى است نزد خالق و خلايق. (جواب قسم انكار تعجب منكران بعث است بقوله:)


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ «1» بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْ‌ءٌ عَجِيبٌ «2» أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ «3» قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ «4»

بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ «5»

ترجمه‌

قسم بقرآن مجيد

بلى تعجب كردند كه آمد آنانرا بيم دهنده‌اى از خودشان پس گفتند كافران اين چيزى است عجيب‌

آيا وقتى كه مرديم و گشتيم خاك اين بازگشتنى است دور

بتحقيق دانستيم آنچه را كه كم ميكند زمين از آنها و نزد ما كتابى است نگهدار

بلكه تكذيب كردند حق را وقتى كه آمدشان پس آنها در امرى آشفته و پريشانند.

تفسير

راجع بفواتح السّور عموما بيانى در اوّل سوره بقره گذشت و اينجا مفسرين بعضى ق را اسمى از اسماء الهى دانسته‌اند كه خدا قسم بآن ياد فرموده و بعضى اشاره باسماء الهى كه مصدّر بقاف است مانند قادر و قاهر و قديم گرفته‌اند و بعضى آنرا عبارت از كوه قاف دانسته و گفته‌اند محيط بزمين و سبزى آسمان از آنست و در بعضى از روايات اينمعنى تأييد شده و در هر حال گفته‌اند جواب قسم محذوف است و مراد آنستكه قسم به ق و قرآن عظيم كريم كه محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم پيغمبر خدا است يا معاد اجسام محقق است و بنظر حقير اگر بتوان از پيش خود سخنى گفت خوب است گفته شود ق اشاره است بآنكه قيامت حق است و اين جمله جواب قسمى است كه آيات بعد دلالت بر آن دارد و مقدّم شده بر قسم يعنى قيامت حق است قسم بقرآن شريف و بنابراين كلام احتياج بتقدير ندارد و مناسباتش محفوظ است و خداوند بر سبيل انكار نقل فرموده تعجّب كفّار قريش را از بعثت خاتم انبياء براى انذار و تخويف آنها از عذاب الهى چنانچه قمّى ره فرموده بگمان آنكه بايد رسول خدا

جلد 5 صفحه 50

فرشته باشد نه بشرى مانند خودشان و از آنكه وقتى مردم مردند و خاك شدند چگونه ميشود دو مرتبه زنده شوند و برگردند بصورت اوّل با آنكه اجزاء آنها متفرّق و در زمين پهناور گم يا مبدّل باشياء ديگرى گشته‌اند اين رجوع و بازگشتى است دور از تعقّل و تصديق و امكان ندارد و جواب فرموده اين دور از تعقّل و تصديق است براى كسانيكه علم ندارند بأجزاء متفرّق شده و تبديل صورشان بصورت اشياء ديگر ولى ما علم داريم بآنچه زمين از اجساد اموات ميخورد و جزء خود ميكند و ميكاهد از آنها و بصورت ديگرى در ميآورد و در نزد ما لوحى است كه مكتوب و محفوظ است تمام جزئيات و تفاصيل اشياء و احوال خلق در آن و در اينصورت هيچ اشكالى ندارد كه ما آن اجزاء متفرّقه را جمع‌آورى نموده و روح رفته را بقالبش برگردانيم ولى عمده در انكار آنها اين استبعاد نيست بلكه مقصودشان تكذيب حق و حقيقت و نرفتن زير بار فرمان كسى است كه مانند خودشان است در بشريّت و از قبيله خودشان است و او را كمتر از خودشان پنداشته‌اند لذا در امر خودشان متحيّرند كه تصديق كنند او را يا تكذيب ساحر بخوانند يا شاعر يا مجنون و هر روز نسبتى ميدهند و در يك قول ثابت نيستند و كارشان در هم و برهم و مختلط و شوريده و پريشان است و فكرشان مشوّش و آشفته و مضطرب و نگران نميدانند چه بگويند و چه بكنند و چگونه تصديق نمايند و چگونه ننمايند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ

ق‌ وَ القُرآن‌ِ المَجِيدِ «1»

اما الكلام‌ ‌في‌ فضل‌ ‌هذه‌ السورة: ‌از‌ خواص‌ القرآن‌ اخبار زيادي‌ نقل‌ مي‌ كنند ‌از‌ حضرت‌ ‌رسول‌ (ص‌) و حضرت‌ صادق‌ (ع‌) و ‌إبن‌ عباس‌، و ‌ما ‌از‌ نقل‌ ‌آنها‌ خودداري‌ مي‌كنيم‌ چون‌ سند ندارد و اعتباري‌ نزد ‌ما ندارد فقط اكتفاء مي‌كنيم‌ بحديثي‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ مسندا ‌از‌ ابي‌ حمزه ثمالي‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر (ع‌) روايت‌ نموده‌ ‌که‌ فرمود:

«‌من‌ ادمن‌ ‌في‌ فرائضه‌ و نوافله‌ ‌سورة‌ ق‌ وسع‌ اللّه‌ رزقه‌ و اعطاه‌ اللّه‌ كتابه‌ بيمينه‌ و حاسبه‌ حسابا يسيرا».

اقول‌ نظر باين‌ ‌که‌ امروز مرسوم‌ نيست‌ ‌از‌ احدي‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ سوره‌ها ‌را‌ ‌در‌ نماز بخوانند و نوعا اكتفاء ميكنند بسوره قدر و توحيد و امثال‌ ‌آنها‌ ‌از‌ سور قصار مي‌گوئيم‌ كافي‌ ‌است‌ ‌در‌ فضيلت‌ ‌آن‌ مثوباتي‌ ‌که‌ ‌بر‌ تلاوت‌ قرآن‌ هست‌ و آيات‌ شريفه ‌آن‌.

(ق‌) مكرر گفته‌ ‌شده‌ ‌که‌ حروف‌ مقطعه‌ قرآن‌ رموزي‌ ‌است‌ ‌لا‌ يعلمها الا اللّه‌ و الراسخون‌ ‌في‌ العلم‌ و اخباري‌ ‌که‌ نقل‌ مي‌كنند ‌از‌ جبل‌ قاف‌ ‌که‌ محيط بدنيا ‌است‌ ‌از‌ زمرد اخضر و خضرويت‌ آسمان‌ ‌از‌ اوست‌ و ملكي‌ ‌است‌ ‌در‌ ‌آن‌ نامش‌ ترجائيل‌ و وراء ‌آن‌ جبل‌ هفتاد هزار عالم‌ ‌است‌ اكثر ‌از‌ عدد جن‌ و انس‌ و تمام‌ لعن‌ مي‌كنند فلان‌ فلان‌ ‌را‌، و امير المؤمنين‌ ‌با‌ جمعي‌ ‌از‌ اصحابش‌ رفتند بكوه‌ ق‌ و ‌با‌ ‌آن‌ ملك‌ مكالماتي‌ داشتند چون‌ ‌از‌ فهم‌ ‌ما بيرون‌ ‌است‌ و ‌با‌ اكتشافات‌ امروزه‌ سازش‌ ندارد لذا مي‌گوييم‌ محتاج‌ بتأويل‌ ‌است‌ و ‌از‌ فهم‌ ‌ما دور ‌است‌.

وَ القُرآن‌ِ المَجِيدِ و ‌او‌ قسم‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوند قسم‌ ياد مي‌كند باين‌ قرآن‌ و مجيدش‌ گفتند بواسطه عظمت‌ و بزرگي‌ قرآن‌ ‌که‌ احد ثقلين‌ ‌است‌ و هدايت‌ كننده بقويم‌ترين‌ راه‌ها. و اوصاف‌ قرآن‌ و اهميت‌ ‌او‌ بسيار ‌است‌ چه‌ ‌در‌ قرآن‌ بيان‌ ‌شده‌ و چه‌ ‌در‌ اخبار ذكر فرموده‌اند.

237

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 1)- در اینجا بار دیگر در آغاز این سوره به بعضی از «حروف مقطعه» برخورد می‌کنیم و آن حرف «قاف» (ق). است.

چنانکه قبلا نیز گفته‌ایم یکی از تفسیرهای قابل توجه «حروف مقطعه» این است که «قرآن» با آن همه عظمت از مواد ساده‌ای همچون حروف «الفبا» تشکیل یافته، و این نشان می‌دهد که ابداع‌گر و نازل کننده قرآن مجید علم و قدرت بی‌پایان داشته که از چنین ابزار ساده‌ای چنان ترکیب عالی آفریده است.

برخی از مفسران نیز «ق» را اشاره به بعضی از اسماء اللّه مانند «قادر» و «قیوم» دانسته‌اند.

از جمله اموری که گواهی می‌دهد ذکر این حرف از حروف مقطعه برای بیان عظمت قرآن است این که بلافاصله بعد از آن می‌فرماید: «سوگند به قرآن مجید» که قیامت و رستاخیز حق است (وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ).

«مجید» از ماده «مجد» به معنی «شرافت گسترده» است قرآن عظمت و شرافتی بی‌پایان دارد ظاهرش زیبا، محتوایش عظیم، دستوراتش عالی، و برنامه‌هایش آموزنده و حیات‌بخش است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص297

منابع